وحشی ترین حیوان دوپا
ای کاش تیتر میشد:
صهیونیزم یعنی وحشی ترین و بیرحم حیوان دوپا
ای کاش تیتر میشد:
صهیونیزم یعنی وحشی ترین و بیرحم حیوان دوپا
🔻در واکنش به حمله وحشیانه به بیمارستان در غزه؛
◾️حوزه علمیه عزای عمومی اعلام کرد
◾️ درسهای حوزه در روز چهارشنبه تعطیل شد
🔻متن کامل بیانیه آیتالله اعرافی مدیر حوزههای علمیه به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُركُم وَيُثَبِّت أَقدامَكُم
🔸درد جانسوز و غم جانکاه حمله تروریستی و وحشیانه به بیمارستان المعمدانی در غزه قهرمان و دلاور، وجدان بشریت را لرزاند و رذالت و توحش و درماندگی گرگهای صهیونیست را در برابر دفاع مقدس و مشروع فلسطین به نمایش گذاشت؛ این کارزار عظیم حق و باطل و اسلام و استکبار به فضل الهی نقطه عطفی در قیام و جهاد امت اسلام و پیشرفت محور مقاومت و شتاب به سوی قلههای فتح و پیروزی بر غاصبان و مستکبران خواهد بود.
🔸حوزه علمیه قم و حوزههای علمیه سراسر کشور با تاسی به رهبری معظم انقلاب اسلامی مد ظله العالی و مراجع عظام دامت برکاتهم، ضمن ابراز همدردی با ملت شریف فلسطین و محور مقاومت و خانوادههای شهدای غزه و مقاومت فلسطین و لبنان، آمادگی خود را برای هرگونه اقدام در برابر این ستم و جنایتِ کمنظیر اعلام و امت اسلامی و دولتها و ملتهای مسلمان و آزاده جهان و علما و دانشگاهیان و نخبگان کشورهای اسلامی و همه ادیان و مذاهب و جهان را به اتخاذ موضعی انسانی و انقلابی و یکپارچه برای حمایت از فلسطین و مردم شجاع و مظلوم غزه و پایان دادن به غصب سرزمین اسلامی فلسطین فرا میخواند و به مجامع بینالمللی هشدار میدهد تا به قتل عام کودکان و زنان و بیماران و بیگناهان پایان دهند و به غاصبان سرزمینهای اسلامی و پشتیبانان آنان اخطار میدهد که چنانچه از ستم و جنایت خود دست نشویند در طوفان قهر الهی و آتشفشان خشم امت اسلام و محور مقاومت نابود خواهند شد و بدانند روزگار سازش و تسلیم به پایان رسیده و عصر بیداری و جهاد و شهادت و پیروزی فرارسیده است.
🔸 به همین مناسبت و برای اظهار خشم انقلابی و همبستگی با مصیبت زدگان دلاور فلسطین فردا چهارشنبه دوم ربیع الثانی ، مطابق ۲۶ مهرماه ۱۴۰۲ از سوی مراجع عظام و شورایعالی و مدیریت حوزههای علمیه و نهادهای حوزوی در حوزههای علمیه عزای عمومی اعلام و درسها تعطیل خواهد بود.
🔸پیروزی اسلام و مسلمانان و محور مقاومت و مردم مظلوم فلسطین و غزه و شکست مستکبران و صهیونیسم را از خداوند متعال خواستارم.
علی رضا اعرافی
مدیر حوزه های علمیه
۲۵ مهرماه ۱۴۰۲
سید جواد عاملی از فقهای نامدار شیعه
نویسنده کتاب مفاتیح الکرامه
در دوران جوانی که مشغول تحصیل
علم و دانش بود شبی مشغول خوردن شام
ناگهان صدای در را شنید وقتی صدای
خدمتکار استادش سید مهدی بحرالعلوم
از پشت در به گوشش رسید با عجله رفت
و در را باز کرد و خدمتکار استاد به او گفت:
حضرت استاد شما را احضار کرده است
ایشان سر سفره نشسته ولی دست به غذا
نخواهند زد تا شما بروید
سید جواد عاملی بدون اینکه غذای خودش
را تمام کند با شتاب به خانه استاد سید
بحرالعلوم رفت تا چشم استاد به او افتاد
با خشم و ناراحتی بی سابقهای گفت:
سید جواد از خدا نمیترسی
از خدا شرم نمیکنی!؟
سید جواد غرق در حیرت شد
که چه مسئله ای پیش آمده است!
تاکنون سابقه نداشت که اینچنین مورد
عتاب و سرزنش قرار بگیرد
هر چه از حافظه اش یاری طلبید
تا علت این برخورد را بفهمد مؤفق نشد
و ناچار پرسید:
ممکن است حضرت استاد بفرمائید
تقصیر اینجانب چه بوده؟
استاد فرمود: هفت شبانه روز همسایهات
بدون غذا مانده و گندم و برنج گیرشان
نیامده است در این مدت از بقال سر کوچه
با تهیه خرمای نسیه سر کردهاند
امروز که رفته بود خرما بگیرد
قبل از اینکه اظهار کند مغازه دار گفته
که حساب نسیه شان زیاد شده است
او خجالت کشیده و دست خالی به خانه
برگشته و امشب خود و عائلهاش بی شام
ماندهاند
سید جواد عاملی گفت:
به خدا قسم من از این جریان بی خبر بودم
اگر میدانستم به احوالش رسیدگی میکردم
استاد فرمود: همه ناراحتی و داد و فریاد
من از این است که تو چرا از احوال
همسایهات بی خبر ماندهای؟
چرا هفت شبانه روز آنها به این وضع باشند
و تو بی اطلاع باشی؟!
اگر باخبر بودی و اقدام نمیکردی
اصلاً مسلمان نبودی!!
سید جواد عاملی گفت:
اکنون شما میفرمائید چه کنم؟
استاد فرمود: خدمتکار این سینی غذا را
برداشته و با هم تا دم در خانه آن مرد بروید
خدمتکار از دم در برگردد و تو در را بزن
و از همسایه ات خواهش کن که امشب
با هم شام بخورید، این پول را هم بگیر
و زیر فرش یا زیرانداز خانهاش بگذار
و از اینکه درباره او که همسایه توست
کوتاهی کردهای معذرت بخواه
و سینی را همانجا بگذار و برگرد
من اینجا نشستهام و شام نمیخورم
تا تو برگردی
خدمتکار سینی غذا را برداشت
و همراه سید جواد تا دم در رفت
و سینی را آنجا گذاشت و برگشت
و او در را زد و پس از کسب اجازه
وارد خانه همسایه شد
صاحب خانه پس از گوش کردن به بیانات
و عذرخواهی سید جواد دست به غذا برد
و لقمهای تناول کرد و حس کرد که
این غذا دست پخت سید جواد نیست
فوراً از غذا دست کشید و گفت:
این غذا دست پخت عرب نیست
بنابراین از خانه شما نیامده است
تا نگویی این غذا از کجاست
من دست به آن نخواهم زد
او درست حدس زده بود غذا در خانه
بحرالعلوم که ایرانی و اهل بروجرد بود
طبخ شده بود و غذای عرب نبود
سید جواد هر چه اصرار کرد که او غذا را
بخورد و کاری نداشته باشد که این غذا
کجا پخته شده مقبول نیفتاد و آن مرد گفت:
تا نگوئی دست به غذا نخواهم زد
سید جواد چارهای ندید
و ماجرا را از اول تا آخر نقل کرد
آن مرد بعد از شنیدن ماجرا غذا را تناول کرد
و در حالی که سخت در شگفت مانده بود
گفت: من راز خود را به کسی نگفتهام
و از نزدیکترین همسایگانم پنهان داشتهام
نمیدانم سید بحرالعلوم از کجا باخبر شده است!
ولی با هربار شنیدن جمله- اللهم إنا لانعلم منه إلا خیراً..!💔-
یاد تو می افتم سردار!
#جان_فدا
یہشبـاییتـوزنـدگـیآدمیـزاد
هسـتڪہتاچشـمڪارمیڪنہ
فقـطجاۍِخالـےحسمیشہ،،،
جاۍِخالیآدمـایازدسـترفـتہ،،
جایخالیاحساساتنابـودشدهـ،
جایخالیتڪیہگاهـےڪہاجازهنده
تـاایـنحدوسطِغصہدسـتوپـابزنـہ…
امـشبهمـونشبہ
بہوقتپـروازسرداردلهـاموݩ🖤
جمعـہ شب بود ساعت ۱:۲۰
حاجـیدلتنـگیـم…!’ #جان_فدا